تجلیل از راهنمایان پیشکسوت علم کوه

تجلیل از راهنمایان پیشکسوت علم کوه

به همت کارگروه کوه پیمایی فدراسیون کوه نوردی و صعودهای ورزشی ج.ا.ا صبح امروز در مراسم اختتامیه مربی گری درجه سه بانوان کشور، از راهنمایان پیشکسوت علم کوه و همسرانشان تجلیل به عمل آمد.

در این مراسم آقای علی طاهری سرپرست دوره به بیان فعالیت های راهنمایان پیشکسوت علم کوه آقایان علی محمد فرضی و رسول نقوی پرداختند. چهره هایی آشنا برای کوه نوردان دهه ی چهل تا کنون.

و در پایان از خانم ها زهرا عبدمحمد و گلچهره همتی همسران راهنمایان پیشکسوت علم کوه نیز تجلیل و قدردانی به عمل آمد.

کلاردشت

کلاردشت - قرارگاه کوه نوردی رودبارک

ادامه نوشته

رسول نقوی

رسول نقوی rasoul naghavi

کلاردشت - رودبارک - گرده آلمانها - رسول نقوی

ده سال از اولین صعود افتخار آمیز فرزندان ایران زمین به قله اورست می گذرد.از این فتح بزرگ می توان به عنوان یک صعود حماسی یاد کرد چرا که درخت خودباوری و اعتماد به نفس را در میان کوهنوردان کشورمان تنومند ساخت؛ فتح هشت هزار متری هایی که بعد از آن صورت پذیرفت گواهی بر این مدعاست.

بی تردید حضور افتخار آمیز کوهنورد برجسته کشورمان جناب آقای رسول نقوی در تیم اعزامی به قله اورست(سال77) برگ زرینی از تاریخ ورزشی کلاردشت است که تا ابد جاودان خواهد ماند.

به همین مناسبت بر آن شدم تا گوشه ای از زندگی و عملکرد ورزشی ایشان را به رشته تحریر درآورم؛نه اینکه مردم قدرشناس و بالاخص کوهنوردان کلاردشت با نام ایشان آشنا نباشند بلکه حضور و تجربه های گرانبهای ایشان در برنامه ها و صعودهای بزرگ همچون گوهر تابناکی است که راه پرفراز و نشیب توسعه ورزش کوهنوردی کلاردشت را روشن می سازد.

بی شک عمری را در کوها سپری کردن و حضور مستمردر صعود های بزرگ و تاریخ ساز،تجربه های گرانقدری را به همراه داشته است که غنیمت شمردن آن موجب اعتلای ورزش کوهنوردی شهرمان خواهد گشت.

امید است در آینده ای نزدیک همانطور که آرزوی قلبی آقای نقوی نیز می باشد این افتخارات بلکه فراتر از آن، توسط جوانان برومندمان تکرار شود.

 رسول نقوی11بهمن ماه سال1330در رودبارک متولد شد. بنا به شغل پدرش معروف به مش صفر که از اولین راهنمایان منطقه تخت سلیمان بود از همان ابتدا با ورزش کوهنوردی خو گرفت و کوهنوردی همه ی زندگی وی شد.

دوازده ساله بود که پای بر فراز علم کوه نهاد؛شاید آن روز فکر نمی کرد روزگاری پایش به8000متری ها برسد! همان آنجاییکه آرزوی هر کوهنوردی است!

سالهای نوجوانی و جوانی میگذشت و رسول به عنوان راهنما گروه های زیادی را به علم کوه و قله های منطقه تخت سلیمان راهنمایی می کرد.

در1/1/55به عنوان کارمند رسمی تربیت بدنی درآمد،و زیر نظر فدراسیون کوهنوردی به فعالیت های خود ادامه داد.

قبل از انقلاب در صعود مشترک ایران و ژاپن به قله دماوند به اتفاق حاج علی محمد فرضی(یکی از راهنمایان قدیمی منطقه تخت سلیمان)حضور داشت.

بعد از انقلاب اسلامی سالیان متمادی به همراه تیم های مختلف و تیم فدراسیون کوهنوردی در صعودهای زمستانه منطقه علم کوه شرکت داشته که مهمترین دستاورد آن صعود زمستانه به علم کوه از گرده آلمان ها،سیاه سنگ،تخت سلیمان،سیاه کمان بوده است.

از دیگر صعودهای زمستانه وی صعود قله های دماوند،سبلان،تفتان،زردکوه،دنا،الوند و اکثر قله های منطقه تخت سلیمان می باشد.

لازم به ذکر است که ایشان اکثر قله های بلند و مطرح کشورمان و بویژه تمامی قله های کلاردشت را نیز در سایر فصول صعود کرده اند.

دیواره علم کوه را از مسیر هاری روست و فرانسوی ها به اتفاق سعید اردبیلی صعود کرده،وبه همراه عباس جعفری مسیر لهستانیها را تا بالای طاقچه دوم صعود نمودند.

طی سالها خدمت در احداث پناهگاه های علم چال(48و65) و سرچال(5۱) واقع در منطقه علم کوه وجانپناه های سیاه سنگ و خرسان(منطقه علم کوه)،دماوند(شمالی5000)وپناهگاه امداد و نجات زنده یاد محمدرضا داودی(توچال) همکاری داشته است.

اولین صعود برون مرزی ایشان قله شاه داغ (4250 متر) واقع در جمهوری آذربایجان بود که در سال 1371 به اتفاق تیم فدراسیون کوهنوردی صورت پذیرفت.(حاج علی فرضی مسول قرارگاه رودبارک نیز عضو تیم اعزامی بود)

با حضور موثر در صعود های زمستانه منطقه علم کوه در طی دهه ی شصت و اوایل دهه ی هفتاد و بالاخص صعود به علم کوه از طریق گرده آلمان ها ، توانست توانائی های بالای خود را به اثبات برساند و در سال 74 به عنوان عضو تیم ملی کوهنوردی جمهوری اسلامی ایران به قله کمونیسم(7495 متر) اعزام گردید.در آن سال به همراه سه تن دیگر از کوهنوردان کشورمان به قله رسیدند.بنا به گفته ی برخی از همنوردانش در کمونیسم نیز درخشان ظاهر شد و این مقدمه ای بود برای صعود به قله های بلند تر!

دو سال بعد به همراه تیم ملی کوهنوردی کشور عازم گاشربروم 2 شد و این بار هم به اتفاق حسن نجاریان و حمید اولنج بر فراز قله خوش درخشید.

برمیگردیم به سال 76 ، هر کوهنوردی آرزوی انتخاب شدن در تیم اعزامی اورست را دارد.اردوهای زیادی تشکیل شده و زمزمه ی رفتن به اورست به اوج خود رسیده!رفتن به اورست و گذراز یخچال خومبو و سایر معابر خالی از خطر نیست و شهامت خاص خودش را می طلبد؛مسنر در کتاب اورست (اولین صعود بدون اکسیژن) در مورد خومبو چنین می نویسد : در تمام عمرم هرگز جائی خطرناکتر از این یخچال ندیده ام.

رسول نقوی یک بار دیگر به عضویت تیم ملی در می آید و اسفند ماه آن سال به همراه سایر همنوردانش ایران را به سمت کاتماندو ترک می نمایند.

29 اردیبهشت ماه 1377 است،تیم ایران حمله نهایی خود را جهت دستیابی به قله آغاز نموده است.آنها به قله جنوبی رسیده اند اما دستور بازگشت داده شده! چاره ای جز بازگشت ندارند! پرچم مقدس ایران برفراز قله جنوبی اورست(ارتفاع 8750 متر)به اهتزاز در می آید و تیم رهسپار پایین می شود. بد نیست حال و هوای آن روز را از کتاب اورست کوهی فراتر از ابرها که توسط فدراسیون کوهنوردی به چاپ رسیده است دنبال کنیم :

ساعت حدود 8 صبح است. ارتفاع سنج 8750 متر را نشان میدهد. باد زوزه کشان برف ها را به هر سو می رقصاند. دقایقی از تعویض کپسول های اکسیژن گذشته است. چند نفر در حال بازگشت هستند با تعجب خود را به تیم نخست می رسانیم. روی یال منتهی به قله، غوغایی برپاست. با وجود تابش خورشید، دست ها و پاهایمان از سرما یخ زده، شرپاهایی که برای ثابت گذاری رفته بودند در حال بازگشت هستند، از نظر آنها ادامه ی کار بسیار خطرناک است...

...رسول در گوشه ای استراحت می کند، حسن با دوربین خود به ثبت لحظات مشغول است. محمد به انتظار نشسته، جلال با شرپاها صحبت می کند و آنها را به صعود تشویق می کند و حمید در تلاش برای برقراری ارتباط با کمپ اصلی است...

...ارتباط با کمپ اصلی برقرار شده، حمید شرایط را بازگو می کند، اما آن سوی بی سیم، سرپرست افراد را به آرامش دعوت کرده و به پایین فرا می خواند. و ما غمزده به هرم سنگی غول پیکری می نگریم که گویی باد چون طلسمی سخت آن را احاطه کرده.

فردای آن روز یعنی 30 اردیبهشت ماه غیور مردان ایرانی بر بام دنیا ایستادند و پرچم کشورمان را بر بلندای جهان به اهتزاز در آوردند. رسول به علت چشم درد شدید قادر به همراهی تیم حمله نشد که بدون شک این چیزی از ارزش های والای وی نمی کاهد و این صعود نه تنها حاصل تلاش وی بلکه متعلق به تک تک افرادی بود که برای نیل به این هدف جان فشانی و از خود گذشتگی های بسیاری از خود به خرج داده بودند!

بیماری های چشمی یکی از امراضی است که در ارتفاعات بلند رایج است و حتی کوهنوردان بزرگ دنیا نیز از آن در امان نیستند.

به عنوان مثال راینهولد مسنر در کتاب اورست (اولین صعود بدون اکسیژن) توضیح می دهد که چگونه هنگام بازگشت از قله دچار برف کوری شده و در جایی می نویسد:

...شبی ترسناک را می گذرانم حس می کنم به جای دو چشم دو حدقه خالی دارم...پایین رفتن از گردنه جنوبی تا قرارگاه دوم، برای من یک کابوس است با وضعی که چشمانم دارد کورمال کورمال، دنبال پیتر می روم زیرا بیش از یک متر جلو تر را نمی توانم ببینم. 

این پایان راه کوهنوردی رسول نقوی نبود و از آن تاریخ به بعد تقریبا در تمامی اردو های هیمالیا نوردی حضور داشته ودر چند سال اخیر با وجود بازنشستگی همچنان به عنوان راهنما در منطقه علم کوه به فعالیت خود ادامه می دهد. مسئولیت کمیته هیمالیا نوردی استان مازندران از دیگر فعالیت های  وی به شمار می رود و با توجه به علاقه خاصی که به جوانان ورزش دوست شهر خود دارد مسئولیت کمیته فنی هیئت کوهنوردی کلاردشت را نیز عهده دار می باشد و به تربیت جوانان و علاقه مندان به این رشته می پردازد.

آخرین برنامه برون مرزی ایشان برمیگردد به سال 1386 که به اتفاق جمعی از کوهنوردان کلاردشت به قله آرارت صعود نمودند.

رسول نقوی سالیان درازی است که یارو همراه کوهنوردانی بوده که به تخت سلیمان سفر می کنند و همواره در شادی های صعودشان و غم از دست دادن یاری در کنارشان بوده و به کمکشان شتافته است. در طی همه ی این سالها همواره بدون هیچ چشم داشتی تقریبا در تمامی برنامه های امداد و نجات به یاری همنوردانش پرداخته است.

از جمله مدارکی که وی موفق به اخذ آنها شده بدین شرح می باشد: مدرک مربی یخ و برف درجه ۲ و مربی کوهپیمایی درجه ۳ و داوری مسابقات کوهپیمایی و کارت راهنمای کوهستان

در پایان از درگاه خداوند منان آرزوی تندرستی و شادکامی را برای این مرد خستگی ناپذیر کوهستانها دارم.

بدون شک آنچه در بالا بدان اشاره شده بخش ناچیز و مختصری از زندگی مردی است که سال ها در عرصه کوهنوردی خدمت کرده و افتخارات بزرگی را برای کشورش به ارمغان آورده است؛ و این تنها گوشه ی کوچکی از فعالیت های وی بشمار می آید که بصورت فهرست وار ذکر شد. امید است در آینده ای نزدیک بتوانیم با معرفی سایر چهره های کوهنوردی شهرمان حداقل هرچند ناچیز قدردانی کرده باشیم از سال ها خدمتی که به ورزش کوهنوردی کرده اند.

در خاتمه از همنوردان گرامی آقایان جمشید بیگلریان و مصطفی فرضی که در تهیه مطالب فوق همکاری صمیمانه ای داشته اند کمال تشکر و قدردانی را می نمایم.